***** جوک ******

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 291
نویسنده پیام
aaa-sss آفلاین

کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 3187
عضویت: 14 /5 /1391
تشکرها : 945
تشکر شده : 1391
***** جوک ******





بچه ها شما چی ؟؟؟؟ جوک ندارین بیارین بزارین اینجا ؟؟؟

امضای کاربر :

نگاه
خداوند
همیشه
به اندیشه های من است
نه
به بخشش دروغینم
کمی باید اندیشه ها را شست
جوری دیگر باید نوشت
انسانیت را




چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 14:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از aaa-sss به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: roham & goli &
aaa-sss آفلاین


کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 3187
عضویت: 14 /5 /1391
تشکرها : 945
تشکر شده : 1391
***** جوک ******
اگر اين OFF رو بخوني، "ويروس" وارده مغزت ميشود!

!Loading... 10%... 50%... 90%... Error مغز پيدا نشد!!

امضای کاربر :

نگاه
خداوند
همیشه
به اندیشه های من است
نه
به بخشش دروغینم
کمی باید اندیشه ها را شست
جوری دیگر باید نوشت
انسانیت را




چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 14:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از aaa-sss به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: raha28 / roham /
aaa-sss آفلاین


کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 3187
عضویت: 14 /5 /1391
تشکرها : 945
تشکر شده : 1391
***** جوک ******
غضنفر میره تماشای مسابقه دومیدانی، از دوستش میپرسه اینا واسه چی میدون ؟ دوستش میگه به نفر اول جایزه میدن. غضنفر میگه پس بقیه شون واسه چی میدون ؟



غضنفر میره پیش خیاط میگه: این پارچه رو کت شلوار بدوز،فردا نیام بگی سوزنم شکستو،برق نبودو،چرخم خراب شد، اصلاً پدرسگ بده من نمیخواد بدوزی!!!


غضنفر بعد از عمری میره مو میکاره،،،اسمش حج واجب در میاد


غضنفر از یکی میپرسه: ساعت چنده؟ طرف میگه:3 ترکه میگه: وای دارم دیوونه میشم، از صبح تا حالا هرکی یـه چیزی میگه!!!


به غضنفر می گن پیامبر کی به رسالت رسید؟ میگه نمی دونم، من سید خندان پیاده شدم.


غضنفر ميره المپيک ازش ميپرسن حالا که تو اينجا اومدی به چه مقامی فکر ميکنی ؟ ميگه به مقام معظم رهبری


غضنفر لخت ميره فلسطين تو نواره قزه...بهش ميگن چرا لخت اومدی؟ ميگه مگه قرار نيست به دشمن تجاوز کنيم

به غضنفر میگن خیلی آقایی میگه ما بیشتر

شب اول قبر به غضنفر میگن امام اولت کیه میگه میشه راهنماییم کنید میگن همون که شمشیرداشت آدم خوب و مهربونی بود به بیچاره ها پناه میداد میگه: ها فهمیدم جومونگ

به غضنفر ميگن.....ميس كال چيه؟ميگه يه نوع مقياس وزن هست...نشنيديد؟ مثلا" ميگن يه ميس كال زعفران

غضنفر میخواسته خود کشی بکنه 50 تا نون بربری میگیره میره روی ریل قطار میخوابه . یکی رد میشه میگه چرا اینجا خوابیدی ؟ میگه میخوام خود کشی کنم یارو میگه پس این نونا چیه میگه اومدیم قطار تا یک هفته دیگه نیامد من از گشنگی بمیرم

یارو صبح ميره خونه ي دوستش، بعد از يه ساعت مياد كه بره دوستش ميگه
ناهار بمون، ناهار ميمونه، بعد ناهار مياد بره دوستش ميگه: حالا بيا يه دست تخته
بزنيم، بازي تموم ميشه مياد بره دوستش ميگه: بدون شام كه نميشه. شام ميخوره مياد
بره دوستش ميگه دير وقته! بخواب فردا برو، ميخوابه. صبح مياد بره دوستش ميگه: با
شيكم خالي؟ بمون بعد صبحونه برو، يارو ميگه: نه ديگه. خانم بچهها تو ماشين
منتظرند!

غضنفر بادوست دخترش موتور سواری میکرده دوست دختره بهش میگه قلبت مال من چشمت مال من نفست مال من غضنفر موتورو نگه میداره میگه بروپایین تایک دقیقه ی دیگه میگی موتورتم مال من


غضنفر دنباله دزده میکنه از دزده جلو میزنه!

به یارو میگن باباتو بیشتر دوست داری یا ننتو؟ میگه ننتو !


به غضنفر میگن اگه هال تهوع بهت دست بده تو چیکار میکنی؟ میگه؛خوب منم بهش دست میدم!!!



غضنفر میره خواستگاری، ازش میپرسن:نتیجه چی شد؟ میگه:شصت- شصت میگن:یعنی چه؟ میگه:هرچی ما گفتیم اونا شصتشون رو نشون دادند، هر چی اونا گفتند ما شصتمون رو نشون دادیم.


غضنفر ميخواسته بچش رو نصيحت کنه! ميگه: چند سالته؟ ميگه: 16 سال ! ميگه : خاک بر سرت الان هم سن سالات 30 سالشونه

ميخواستن به غضنفرخبر مرگ باباشو بدن، بهش گفتند: بابات به رحمت ايزدي پيوست. گفت: رحمت ايزدي كيه؟ گفتند: نه. منظورمون اينه كه به ديار باقي شتافت. گفت: ديار باقي كجاست؟ گفتند: يعني اينكه دار فاني را وداع گفت. گفت: دار فاني چيه؟ گفتند: اي بابا! بابات رخت از اين دنيا بربست.. بازم نفهميد. آخر سر عصباني شدند و گفتند: ابله! باباي خرت مرد! گفت: خر من كه بابا نداشت.

به غضنفرميگن سبز ليمويي رو توصيف كن. ميگه: آبي آسموني رو تصور كن، بشاش توش.


به غضنفرميگن آمريكا ميخواد حمله كنه. ميگه خاك بر سرمون شد. حالا كي ميخاد جلوي آرنولد رو بگيره؟

به غضنفرگفتند: پسر عموت HIV گرفته. گفت: نامرد پارسال هم GLX گرفته بود.

غضنفرمي خواسته مين خنثي كنه، گوشاش رو مي گيره پاش رو ميذاره رو مين!

يه غضنفرميره مزرعه ميخره 2 سانتيمتر در 8 كيلومتر. ميگن اين چه زمينيه! چي ميخواي بكاري؟ ميگه به اميد خدا "ماكاروني"


يه روز معتاد يه تيكه از تو دماغش در مياره و ميگه آژاد نميفته .دوباره ميگه آژاد .بازم نيفته .دوباره ميگه آژاد بازم نيفته ....... ميكنه تو دهانش ميگه برو حبش ابد


بچه به معلم میگه:خانوم معلم من از شما خوشم میاد
معلم میگه:من حوصله بچه مچه ندارم
بچه میگه: خوب جلوگیری می کنیم!


یه پیرزنه داشته از مکه بر میگشته تو ساکش مشروب پیدا میکنند بهش میگن خانم چرا شما میگه من که حال نداشتم دور خونه خدا بدوم یک پیک میزدم خونه خدا دور سرم میچرخید

غضنفر ميره دكتر و مي گه: آقاي دكتر، من چند شبه كه در خواب، مي بينم كه با خرها فوتبال بازي مي كنم. دكتر مي گه: چند تا قرص برات مي نويسم، از همين امشب شروع كن به خوردن. غضنفر مي گه : آقاي دكتر نمي شه از فردا بخورم، چون امشب فيناله


مسواک با خمیر دندون دعواش میشه میگه اگه گذاشتم روم بخوابی


یارو داشته برای دوستانش تعریف می کرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد… من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد…”
دوستاش می گن: “حالا خوبه تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نکردی!”
یارو می گه: “پس فکر کردید برای چی خرسه لیز می خورد؟”

اس ام اس یه چوپان به نامزدش:چشمان سیاه تو مثل پشگلی است در سطل شیر

از غضنفر می پرسن: به مادر امام زمان چی میگن؟
میگه: بستگی داره.

اگه پائین شهری باشه، ننه حجت.

اگه وسط شهری باشه، مامان مهدی.

اگه بالا شهری باشه، خانم عسگری.


از غضنفر می پرسن: اسم کوچیک فردوسی چیه؟

میگه: میدان


گوسفنده با باباش دعواش میشه، میره سر خیابون، تاکسی می گیره، میگه: در بست کشتارگاه.


غضنفر میره کولر بخره.

فروشنده ازش می پرسه: کولر آبی میخوای؟

غضنفرمیگه: فرقی نمیکنه، .... قرمز بده.


شعر نو غضنفر: گلابی من، تو سیب کدامین درخت پرتقالی، که هر دانه انارت به سرخی گیلاس های درخت موز است.


غضنفرودوستش میرن مکه. در حال سنگ زدن به شیطان بودن که غضنفر به دوستش میگه: سنگام تموم شده، چیکار کنم؟

دوستش میگه: کوتاه نیا، فحش بده.






دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد.

معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را ببلعد زيرا با وجودى پستاندار

عظيمالجثهاى است امّا حلق بسيار کوچکى دارد.

دختر کوچک پرسيد: پس چطور حضرت يونس به وسيله يک نهنگ بلعيده شد؟

معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند آدم را ببلعد. اين از نظر فيزيکى غيرممکن است.

دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت يونس مىپرسم.

معلم گفت: اگر حضرت يونس به جهنم رفته بود چى؟

دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسيد.




يک روز يک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مىکرد نگاه مىکرد.

ناگهان متوجه چند تار موى سفيد در بين موهاى مادرش شد.

از مادرش پرسيد: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفيده؟

مادرش گفت: هر وقت تو يک کار بد مىکنى و باعث ناراحتى من مىشوی، يکى از موهايم سفيد مىشود.

دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهميدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفيد شده!





عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس يادگارى بگيرد. معلم هم داشت همه بچهها را

تشويق ميکرد که دور هم جمع شوند.

معلم گفت: ببينيد چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شديد به اين عکس نگاه کنيد و بگوئيد

: اين احمده، الان دکتره. يا اون مهرداده، الان وکيله.

يکى از بچهها از ته کلاس گفت: اين هم آقا معلمه، الان مرده.





معلم داشت جريان خون در بدن را به بچهها درس مىداد. براى اين که موضوع براى بچهها روشنتر شود گفت

بچهها! اگر من روى سرم بايستم، همان طور که مىدانيد خون در سرم جمع مىشود و صورتم قرمز مىشود.

بچهها گفتند: بله

معلم ادامه داد: پس چرا الان که ايستادهام خون در پاهايم جمع نمىشود؟

يکى از بچهها گفت: براى اين که پاهاتون خالى نيست.




بچهها در ناهارخورى مدرسه به صف ايستاده بودند. سر ميز يک سبد سيب بود که روى آن نوشته بود: فقط

يکى برداريد. خدا ناظر شماست.

در انتهاى ميز يک سبد شيرينى و شکلات بود. يکى از بچهها رويش نوشت: هر چند تا مىخواهيد برداريد! خد! مواظب سيبهاست!

غضنفر یه 1000 تومنی پیدا میکنه که وسطش سوراخ بود،میره به دوستش میگه من یه 1000 تومنی پیدا کردم که وسطش گوشه نداره!!!!!


غضنفر رو وادار میکنن به نماز خوندن،بعد از نماز میبینن غضنفر داره دعا میکنه، میرن گوش میدن غضی داره میگه خدایا،اینا منو وادار کردن نماز بخونم،تو خودت قبول نکن!!!


به غضنغر می گن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟میگه بابا ما ترکیم خر که نیستیم کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی بود


به جعفر میگن به زنبورایی که از کندو محافظت میکنن چی میگن....؟ جعفرمیگه: خسته نباشین


زن غضنفر بهش میگه میای بریم دور دنیا رو بگردیم؟؟غضنفر میگه نه بریم یه جای دیگه!!!!!!........


یه بار تو جهنم بمب میگذارند همه شهید میشن میرن تو بهشت.




ابراز عشق يك عرب به همسرش:::::::عزيزم ، در صحراي قلبم تو تنها شتري



نگاه منطقي غضنفر به زندگي : تا حالا فکر کردي اگه توماس اديسون نبود..مجبور بوديم تو تاريکي تلويزيون نگاه کنيم



غضنفر داشته از کنار یک چاه رد میشده میبینه یکی از ته چاه داد میکشه کمک کنید,ترو خدا کمک کنید...غضنفر به توی چاه جواب میده اخه احمق جان ته چاه جای گدایی کردنه؟؟؟؟


به يارو می گن دگرگونی یعنی چه ؟ می گه یعنی این گونی نه . یك گونی دیگه




به غضنفر میگن نظرت راجع به مار چیه ؟ میگه حیون خوبیه فقط حیف که همش دُمه



غضنفر تو جبهه پشت ضد هوايي بوده ميزنه يه هواپيما رو ميندازه. خلبانه با چتر نجات ميپره بيرون، غضنفر ميگه: بچه ها در برين صاحابش اومد


به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ می گه: نه! من روم اون ور بود



شخصی رفته بود آمپول بزند , آمپول زن ميپرسد چپ يا راست ؟طرف ميگوید آقا توروخدا سياسي اش نكن، وسط بزن



از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم





یه روز غضنفربه پسرش می گه این جوری که تو داری درس می خونی در آینده حتی یه گوساله هم نمی شی. اصلا می دونی گوساله چیه ؟ پسر: آره که می دونم گوساله، کسیه که باباش گاو باشه


یارو چراغ قوه میسازه که با نوره خورشید کار میکنه!


فری داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز! ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!


به یارو میگن بن بست روتعریف کن.میگه:میری … میری… دیگه نمیری!


به غضنفر يه توپه فوتبال نشون ميدن ميگن اين چيه ميگه اونقدرها هم كه ديگه خر نيستيم معلومه ديگه اين زمين شطرنجه !


مهم نتيجه نيست مهم برد و باخت نيست مهم نشون دادن قدرت و اقتدار مليست، مهم جوانمردانه بازي کردن است. ستاد ماست مالي کردن باخت تيم ملي فوتبال


یارو قهرمان شنا ميشه ازش ميپرسند از کجا شروع کردي ميگه والا ما که امکانات نداشتيم , از زمين خاکي


یه خسیسه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاکمه میکردن!

قاضی بهش میگه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چکش هستید! یهو یکی از افراد بسیار عزیز و محترم جامعه از پشت دادگاه داد میزنه: ای کثافت بی شرف!

دوباره قاضی میگه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زن جانتان با ضربات چکش هم هستید!
دوباره اون فرد محترم میگه: ای بچه فلانه کثیف خارفلان مادربهمان!
قاضیه این دفعه دیگه عصبانی میشه و میگه: آقای فرد محترم جامعه، میدونم که به خاطر این بی رحمی و جنایت چقدر از این آقا بدتون میاد، اما اگه یک بار دیگه از این حرفای رکیک بزنین ناچار میشم که از دادگاه اخراجتون کنم!

فرد محترم میگه: مساله این نیست که ازش بدم میاد، مشکل اینه که من 15 ساله که همسایهی اینام و در طی این 15 سال هر وقت خواستم ازش چکش قرض بگیرم گفته که ما چکش نداریم




یه روز یه خسیسه به زنش میگه تا من میرم پشت بوم میام دو تا تخم مرغ درست کن بخوریم. اصفهاییه میره بالا پاش لیز میخوره میوفته وقتی کنار پنجره میرسه به زنش میگه : یکی درست کن .... یکی درست کن ..... یکی .....

زن غضنفر گم میشه ، غضنفر همراه برادرش میره کلانتری گزارش بده. مامور مشخصات زنش رو ازش میپرسه ، غضنفر میگه : چشماش آبی بود ، خوش اندام و .... کلی از زنش تعریف میکنه. وقتی که داشتند از کلانتری خارج می شدند برادر غضنفر به غضنفر میگه : زن تو که این شکلی نبود که تعریف کردی! غضنفر میگه : حالا که میخوان پیدا کنن بزار یه خوشگلشو رو پیدا کنن!!


دیوانه اولی: من وقتی رو کله ام وامیستم خون توی سرم جمع میشه، ولی وقتی روی پاهام وامیستم، خون تو پاهم جمع نمی شه، می دونی چرا اینجوریه؟
دیوانه دومی: خوب معلومه، چون پاهات مثل کله ات تو خالی نیستند!!!


اگه گفتی شباهت معلم با دماسنج چیه؟
:
:
هر دوی آنها وقتی صفر را نشان می دهند ، آدم می لرزد.


آگه گفتی فرق پسر شجاع با هواپیما چیه؟
:
:
:
پسر شجاع بی باکه ولی هواپیما باک داره!!!



وزیر صنایع طی یک نشست خبری صبح فرد اعلام خواهد کرد:
ایران به زودی خودروی اسلامی می سازد ، که مشخصات این خودرو طبق استانداردهای ملی و اسلامی اینگونه خواهد بود :

هنگام حرکت صلوات می فرستد !
اگر سرعت از 80 بالاتر برود آیه الکرسی می خواند،
در صورت بروز حادثه ، فاتحه می خواند....


یارو میره خواستگاری ، بعد که دختره رو میبینه ازش می پرسن: خوب چطوره؟ پسندیدی؟
میگه : اینجوری که نمیشه . یه محرمیتی چیزی بخونین ، درست و حسابی ببینمش. اونا رو محرم می کنن و یارو حسابی می بیندش. ازش می پرسن: خوب بالاخره پسندیدی؟
جواب میده : نه! دماغش خیلی بزرگه!



یه دختر مسیحی میره پیش کشیش میگه : من هر دفعه از جلوی آینه رد میشم ، به خودم میگم چقدر خوشگلم ، آیا من گناه می کنم؟
کشیشه می گه : نه دخترم شما گناه نمی کنی ، اشتباه می کنی!



اصفهانیه بعد از 25 سال دوستش رو تو خیابون میبینه میگه : آقا عباس خودتی؟ اون یکی میگه : آره ، شما؟ جواب میده من فلانی ام! آقا موسی میگه : بعد از 25 سال تو از کجا شناختی منو؟ یارو میگه : قیافت که خیلی عوض شده ولی از رو کت و شلوارت شناختمت!!!


گربه از مامانش می پرسه بابای من کیه؟
میگه نمیدونم اون لحظه سرم تو نایلون زباله بود!


حیف نون می ره ختم، ازش می پرسن شما؟ می گه من سایر بستگان هستم!



از حیف نون می پرسن تحصیلاتت چیه؟ می گه PHD. می گن یعنی چی؟ می گه یعنی:
Passed Highschool with Difficulties


به غضنفر می گن تو همیشه لپ لپ می خری میگه آره بهش می گن حالا جایزه هم توش داره؟میگه : فکر نمی کنم من لپ لپو واسه کیفیتش می خرم.


سال 2200 پسره از مامانش میپرسه مامان من چه جوری به دنیا اومدم. مامانش جواب میده از اینترنـت دانلودت کردم


ازغضنفر می پرسن ارزوت چیه؟میگه دکتر بشم از اطاق عمل بیام بیرون بگم:متاسفم!


به غضنفرمیگن دستشویی چند بخشه‎?‎ میگه دوبخش زنانه ,مردانه

سر شمار : ببخشيد خانوم شما چند نفريد؟
زن : منو اين كره خر و اون توله سگ و
اون موش مرده و اون غول بيابوني!!!
سرشمار : ببخشيد خونه تون باغ وحشه؟
زن : آره، منم خرم كه با باباي گوريل اينا زندگي ميكنم



یارو ماه رمضون ميره خونه دوستش مي خوابه
دوستش بهش ميگه سحر صدات كنم؟؟
یارو مي گه نه همون غضنفر صدام كني بهتره


سحري غضنفر رو بيدارمي كنن
مي گن پاشو سحره
مي گه : ولش كن بهش بگيد فردا خودم بهش زنگ مي زنم



مي دوني يه اصفهاني رو چه جوري شكنجه مي دن؟ مي بندنش به تير چراغ برق مي گن كوچه بغلي شام مي دن



فارسه مي ره دكتر مي گه من شبا خواب مي بينم با خرا فوتبال بازي مي كنم. دكتر مي گه بيا اين قرصا رو بخور مي گه: مي شه از فردا بخورم امشب فيناله



تهرانيه داشت واسه آبادانيه لاف مي زد كه من يه سگ دارم وقتي مي خواد بياد تو خونه در مي زنه. آبادانيه گفت : ولك مگه كليد نداره؟!!!


تست كنكور هنر: اولين هنري كه پس از ديدن چهره آرايش كرده دختران امروزي به ذهن شما متبادر ميشود چيست؟
الف: مينياتور.
ب: صافكاري، بتونه كاري و نقاشي اتومبيل!!!!
ج: دوپينگ!!!!
د: من به ناموس مردم نگاه نميكنم


يارو ميره امامزاده ميبينه خيلي شلوغه ميگه بابا شلوغ نكنين اون دفعه شلوغ كردين حاجتها قاطي پاطي شد من حامله شدم!!!!!!!!


خانم ها مثل راديو هستند : هر چي مي خواهند مي گويند ولي هر چه بگويي نمي شنوند. خانم ها مثل شبكه اينترنت هستند : از هر موضوعي يك فايل اطلاعاتي دارند. خانم هامثل چسب دوقلو هستند : اگر دستشان با گوشي تلفن مخلوط شد, ديگر بايد سيم را بريد. خانم ها مثل موتور گازي هستند : پر سر و صدا , كم سرعت , كم طاقت خانم ها مثل رعد و برق هستند : اول برق چشمهاشون مي رسه , بعد رعد صداشون. خانم ها مثل ليمو شيرين هستند : اول شيرين و بعد تلخ مي شوند. خانم ها مثل موبايل هستند : هر وقت كاري مهم پيش مي آيد در دسترس نيستند. خانم ها مثل گچ هستند : اگر چند دقيقه مدارا كنيد آنچنان سخت مي شوند كه هيچ شكلي نمي گيرند. خانم ها مثل كنتو ر برق هستند : هر از چند سالي يكبار سن آنها صفر مي شود. خانم مثل فلزياب هستند : هرگاه از نزديكي طلافروشي رد مي شوند عكس العمل نشان مي دهند


يه روز يه يارو ميره خواستگاري دختره سيبيل داشته يارو ميگه چرا شما سيبيل داريد دختره ميزنه زير گريه يارو مي خواسته دلداريش بده ميگه مرد كه گريه نميكنه


يه كوره مي ره آشپزخونه، دستش مي خوره به رنده، فکر میکنه خط بریله! مي گه: اين چرت و پرت ها چيه اين جا نوشتن!

این داستان فرق می کنه



تعدادى پيرزن با اتوبوس از اصفهان عازم تورى تفريحى بودند. پس از مدتى يکى از پيرزنان به پشت راننده زد و يک مشت مغز پسته به او تعارف کرد.

راننده تشکر کرد و مغز پسته ها را گرفت و خورد. در حدود ٤٥ دقيقه بعد دوباره پيرزن با يک مشت مغز پسته نزد راننده آمد و آنها را به او تعارف کرد. راننده باز هم تشکر کرد و مغز پسته ها را گرفت و خورد.اين کار دوبار ديگر هم تکرار شد تا آن که بار پنجم که پيرزن باز با يک مشت مغز پسته سراغ راننده آمد، راننده از او پرسيد چرا خودتان آنها را نمىخوريد؟ پيرزن گفت چون ما دندان نداريم. راننده که خيلى کنجکاو شده بود پرسيد پس چرا آنها را خريدهايد؟ پيرزن گفت ما گز خیلی دوست داریم!!!!!





نتیجه اخلاقی:



هر چی دادن دستتون نخورین!!!



به غضنفر ميگن عجب مملکت خر تو خري داريم ميگه آره بابا من 3 بار رفتم سربازي هيچکي نفهميد!


ميخه ميفته تو آب زنگ مي زنه در ميره!



غضنفر با ماشينش تو برفا گير مي کنه زنجير نداشته سينه مي زنه!



غضنفر ميخواسته زيردريايي آمريکاييا تو خليج فارس رو غرق کنه، در ميزنه فرار ميکنه!



غضنفر زمين ميخوره، براي اينکه تابلو نشه تا خونه سينه خيز ميره!



به غضنفر مي گن چرا قرصات رو سر وقت نمي خوري ؟



ميگه : مي خوام ميکروبا رو غافل گير کنم.



مردي که در و پنجره مي ساخت رفته بود خواستگاري، پدر عروس پرسيد : آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت : من ويندوز نصب مي کنم!!!

غضنفر رو براي اولين بار مي برند توي هلي کوپتر ، توي آسمان از سمت چپي اش مي پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف مي گه : نه. از سمت راستي اش مي پرسه شما گرمتونه ؟ اون يکي هم مي گه نه. بعد غضنفر بلند مي گه : آقاي خلبان هيچ کس گرمش نيست. اون پنکه سقفي رو خاموشش کن (پره هاي هلي کوپتر!)


يه بار يه ديوونه دنبال رئيس بيمارستان مي اندازه . خلاصه رئيس بيمارستان رو تو يه بن بست گير مياره. رئيس بيمارستان با ترس مي گه از جون من چي مي خواي ؟ ديوونه هه مي ره با دست بهش مي زنه مي گه حالا تو گرگي!














به غضنفر میگن : چند تا حیوون نام ببر که پرواز میکنن .! میگه : کلاغ ، قو ، کبوتر ، خر . میگن خر که پرواز نمیکنه !!! میگه: خره دیگه ، یه هو دیدی پرواز کرد !!!

غضنفر میره خواستگاری . به دختره یه بلیط اتوبوس میده . بابای دختره شاکی میشه و میگه : مرتیکه خر ، این چه کاریه ؟ این چیه ؟ غضنفر میگه : ارایه بلیط نشانه شخصیت شماست !!


غضنفر داشته چایی هم میزده ، میبینه خیلی شیرین شده ، یه دور بر میگرده !!!


غضنفر میخواسته غیر قانونی از مرز خارج بشه ، میگیرنش ازش میپرسن : با چه ارزی داری خارج میشی ؟ میگه با ارز معذرت !


! پلیسه دنباله غضنفر میکنه .غضنفر خودشو پرت میکنه تو جوب . پلیسه میگه بیا بالا دستگیری !غضنفر میگه : نه دیگه ... اشتباه کردی ! اینجا حوزه نیرو دریاییه !!!

به غضنفر می گن این میس کال که می گن چیه؟ می گه نمی دونم والا ولی فکر کنم یه واحد اندازه گیری باشه ........مثل یه مثگال زعفرون

به غضنفر میگن: از مسافرت چی آوردی؟ غضنفر میگه: تشریف


از گوسفنده می پرسن سیستم دستشویی رفتن شما چیست ؟ میگه سبک گروه آریان ......... دونه دونه دونه دونه دونه


به غضنفر میگن : آیا کسی تو کره ماه زندگی میکنه ؟غضنفر میگه : آره دیگه ... مگه نمی بینی هر شب لامپش روشنه ... !

دو نفر در طول مهماني كنار هم نشسته بودند و يك كلمه هم با هم حرف نزدند. پس از دو ساعت يكي از آنها به ديگري گفت: پيشنهاد مي‏كنم حالا در مورد موضوع ديگري سكوت كنيم!


به غضنفر گفتند: ۱۷ شهريور چه روزيه؟ کمی فکر کرد و گفت: فکر می کنم ۱۵ خرداد باشه!


غضنفر دو تا بلوك سيماني رو گذاشته بوده رو دوشش، داشته ميبرده بالاي ساختمون. صاحبكارش بهش ميگه: تو كه فرقون داري، چرا اينا رو ميگذاري رو كولت؟! غضنفر ميگه: اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذيت ميكرد!


بهمن و علی(اصفهانی) سرباز بودن. بهمن ميميره، علی ميره برای خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگرافخونه میگه: هر کلمه هزار تومان، برای تاريخ و امضا هم پول نمیگيريم. علی میگه بنويس: بهمن تير خرداد مرداد !



به غضنفر ميگن چرا زن نميگيري؟ ميگه: اي بابا، كي مياد زنش رو بده به ما؟!


آرنولد ميره آبادان، همون شب اول آبادانيه تو خيابون بهش گير ميده كه: ولك تورو جون بوات.. تو رو جون ننت، فردا ما رو تو خيابون ديدي بهم سلام كن! خلاصه اونقدر التماس ميكنه، تا آخر آرنولد قبول ميكنه. فرداش آبادانيه داشته با دو سه تا از رفيقاش تو خيابون چرخ ميزده، يهو ارنولد مياد ميگه: سلام عبود! آبادانيه ميگه: اَاهه ... باز اين سيريش اومد!



از يه امريكايي و يه آفريقايي و يه ايراني می پرسن: نظرتون راجع به کوپن گوشت چيه؟آمريکايي میگه: کوپن چيه؟ آفريقايي ميگه: گوشت چيه؟ ايرانيه ميگه: نظر چيه؟!


غضنفر يه نفر رو تو خيابون ديد و پرسيد: شما علي پسر ممدآقا پاسبان نيستي كه توي ابهر سر كوچه چراغي مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ غضنفر گفت: ببخشيد! عوضي گرفتم.


مرد: بازهم كه پارچه خريدي؟ زن: مي‏خوام برات دستمال بدوزم. مرد: اين كه چهار متر پارچه است؟ زن با بقيه‏اش هم براي خودم يه پيرهن مي‏دوزم.


جواد عطسه كرد. بهش گفتند: عافيت باشه. گفت: يه بار ديگه زرت و پرت كني مي‏زنم پك و پوز تو خورد مي‏كنم.


دوتا پسر حوصلهشان سر رفته بود. يكي از آنها گفت: بيا شير يا خط بيندازيم. اگر شير شد ميريم دوچرخه سواري، اگر خط شد ميريم ماهواره نگاه ميكنيم و اگر سكه روي لبهاش ايستاد ميريم درس ميخونيم!


غضنفر چهار تا قالب صابون ميخوره تا به مرز خودكفايي برسه!


غضنفر عينكش را دور دستش چرخاند و بعد به چشمش زد، سرش گيج رفت، نزديك بود بيفته!


غضنفر ميره سيگار فروشي: آقا سيگار برگ دارين؟ خير. پس يك بسته كوبيده بدين!


راستي فهميدي ديشب خانه ما دزد آمد و الان دزده تو بيمارستانه؟ نه مگه چطور شد؟ هيچي، زنم فكر كرد، كه دير اومدم خونه!


معتادي كه در حال كشيدن سيگار بود، ميگويد: يه ژمين لرژه هم نمياد كه خاكشتر شيگارم بيفته!


بچهاي از پدرس پرسيد: فرق تفنگ و مسلسل چيست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتي من و مادرت حرف ميزنيم بيا گوش كن. آن وقت ميفهمي فرقش چيه!


رئيس: خجالت نميكشي تو اداره داري جدول حل ميكني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نميذاره آدم بخوابه!


دو ديوانه با هم گفتگو ميكردند. اولي: اگر گفتي فرق كلاغ چيه؟ دومي: خوب معلومه! اين بالش از اون بالش مساويتره!

چرا با جوراب خوابيدي؟ آخه اينطوري راحتتر ميخوابم! واسه چي؟ واسه اينكه ديشب با كفش خوابيدم، خوابم نبرد!


اولي به دومي: آن دو نفر را ميبيني؟ ده سال است كه ازدواج كردهاند و به قدري يكديگر را دوست دارند كه آدم فكر ميكند اصلا ازدواجي بينشان صورت نگرفته است!


شنيدم مادرت به رحمت خدا رفته؟ آره! مگه بيماريش چي بود؟ سرماخوردگي. يعني بر اثر سرماخوردگي فوت كرد؟ آره، آخه وسط خيابون يهو عطسهاش ميگيره، تا ميايسته عطسه كنه يه ماشين بهش ميزنه!


زن: من بر خلاف تو هميشه موقع شنا سرم از آب بيرونه. شوهر: آخه عزيزم، چيز سبك هميشه روي آب ميمونه!


ديوانه اولي: ببينم، مگه تو كري كه جواب سلام منو نميدي؟! ديوانه دومي: نه اون احمد داداشمه كه كره، من لالم!


آمريكاييه داشته تو رودخونه غرق ميشده، هي داد ميزده: help me, hellllp! تركه از اونجا رد ميشده ميگه: احمق جون اگه جاي كلاس زبان كلاس شنا رفته بودي الان غرق نميشدي!


غضنفر سربازيش تموم ميشه، وقتي كارت پايان خدمتشو بهش ميدن، نگاه ميكنه ميگه: اي بابا، من كه ازينا چهارتا دارم!


غضنفر سوار اتوبوس ميشه، ميره يك گوشه واميسته. راننده بهش ميگه: آقا اين همه صندلي خالي، چرا نميشيني؟غضنفر ميگه: حالا صبر كن، دو دقيقه ديگه همين يك ذره جا هم پيدا نميشه!


يه روز غضنفر ميره مشهد ميگه: اي امام علي قربون دست بريدت پس كي ظهور مي كني آخه من چه قدر بيام قم؟!


حرف از سرعت بود .... بين يه آباداني و آمريكايي و فرانسوي! فرانسوي ميگه ما برج ايفل رو دو هفته اي ساختيم. آمريكايي ميگه ما پل سانفرانسيسكو رو يك هفته اي ساختيم .بعد سه تاييشون داشتن تو آبادان رد ميشدن ميرسن پالايشگاه نفت و آمريكاييه و فرانسوي ميگن شما اينجارو چند وقت طول كشيد كه ساختين ؟ ... آبادانيه ميگه : اٍ اٍ اٍ ...... من ۲ روز پيش از اينجا رد شدم اين اينجا نبود!

يه روز به يه تركه ميگن ناراحت نمي شي اين قدر براي شما جك مي سازن؟ ميگه: اينا براي شما جكه برايه ما خاطرست!

غضنفر مرده شور بوده، بعد از يه مدتي ميگيرنش دهنش رو سرويس ميكنن. رفيقاش ميپرسن بابا مگه اين بيچاره چي كار كرده بود؟ ميگن: اين پدرسوخته سوالاي شب اول قبر رو تكثير كرده بود بين مردهها تقسيم ميكرد!

غضنفرمجري مسابقه بيست سوالي ميشه، يارو ازش ميپرسه، جانداره؟ ميگه: نه. ميپرسه: تو جيب جا ميشه؟ غضنفر كلي فكر ميكنه، بعد ميگه: تو جيب جا ميشه اما اگه تو جيبت بريزي، جيبت ماستي ميشه!

غضنفر چراغ جادو پيدا ميكنه، دست ميكشه روش غولش در مياد ميگه: دو تا آرزو بكن. غضنفر ميگه: يه نوشابه خنك ميخوام كه هيچ وقت تموم نشه. غوله بهش ميده، غضنفر يكم ميخوره ميگه: به به! چقدر خنكه! يكي ديگه هم بده!


از غضنفر ميپرسن: بلدي پيانو بزني؟! ميگه: نه. ولي يه داداش دارم... اونم نه!


به غضنفر ميگن خسته نباشي ميگه اگه باشم ، چه غلطي ميکني ؟!


غضنفر مادرزنش را ميبر دکتر ميگه: آقای دکتر ، سم خورده مسموم شده.
دکتره ميگه: چرا بدنش کبوده ؟
ميگه: آخه به زبون خوش که نميخورد !



غضنفر داشت گريه مي کرد. باباش پرسيد چي شده؟
گفت: عاشق شدم!
باباش گفت حالا عاشق کي هستي؟
گفت: هر کسي که شما صلاح بدوني!

·

از غضنفر ميپرسن ساعت چنده ،
نمیدونسته ؛ يه کم اينوراونورو نگاه ميکنه ميگه بدو بدو ديرت شده!


به غضنفر میگن تو که روزه نمیگیری، چرا سحری میخوری؟
میگه نماز که نخونم،... روزه که نگیرم... سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟...


به غضنفر میگن میزان تحصیلات؟
میگه . PHD میگن یعنی چی؟ میگه:
Passed Highschool with Difficulties...


غضنفر به نامزدش مي گه 4شنبه به 4شنبه ديره كه همديگر رو ببينيم،
بيا 2شنبه به 2شنبه همديگر رو ببينيم



ابراز عشق يك عرب به همسرش:::::::عزيزم ، در صحراي قلبم تو تنها شتري

نگاه منطقي غضنفر به زندگي : تا حالا فکر کردي اگه توماس اديسون
> نبود..مجبور بوديم تو تاريکي تلويزيون نگاه کنيم

غضنٿر مربي فوتبال ميشه شماره 10 رو مياره بيرون دو تا 5 مي فرسته تو بازي

به یارو ميگن: كجا داري ميري؟ ميگه: دارم برميگردم


به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ می گه: نه! من روم اون ور بود


امضای کاربر :

نگاه
خداوند
همیشه
به اندیشه های من است
نه
به بخشش دروغینم
کمی باید اندیشه ها را شست
جوری دیگر باید نوشت
انسانیت را




چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 14:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از aaa-sss به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin / sadaf2000 / raha28 / roham /
aaa-sss آفلاین


کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 3187
عضویت: 14 /5 /1391
تشکرها : 945
تشکر شده : 1391
***** جوک ******
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ
ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﯿﺪ؟
ﯾﻪ ﺧﺮﺩﻩ ﻫﻤﺖ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ
ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ!
.
.
.
ﯾﺎﺭﻭ ﺗﻮ ﺟﻬﻨﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺳﺮﺷﻮ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺗﻮ
ﺑﻬﺸﺖ ﻣﯿﮕﻪ ﺁﺏ ﺟﻮﺵ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯾﻦ؟
ﻣﯿﮕﻦ ﻧﻪ،ﻣﯿﮕﻪ ﭘﺲ ﯾﻪ ﻣﻮﺯ ﺑﺪﻩ!
.
.
.
ﭼﻨﺪ ﺩﻟﯿﻞ ﻋﻤﺪﻩ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺷﻬﺪﺍﯼ
ﺣﯿﻒ ﻧﻮﻥ ﺍﯾﻨﺎ:
۱_ﺁﺯﻣﺎﯾﺶ ﻣﺎﺷﻪ ﺗﻔﻨﮓ
۲_ﭘﺮﺗﺎﺏ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺿﺎﻣﻦ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ
ﻧﺎﺭﻧﺠﮏ
۳_ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺎﺳﮏ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ
ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻬﺘﺮﻫﻮﺍ
۴_ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ
۵_ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﻟﻮﻟﻪ ﺗﻔﻨﮓ
ﺟﻬﺖ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺻﺤﯿﺢ
ﮔﻠﻮﻟﻪ
ﻋﻠﺖ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﻫﻨﻮﺯ ﻓﺎﺵ
ﻧﺸﺪﻩ!

امضای کاربر :

نگاه
خداوند
همیشه
به اندیشه های من است
نه
به بخشش دروغینم
کمی باید اندیشه ها را شست
جوری دیگر باید نوشت
انسانیت را




چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 14:32
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از aaa-sss به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin / raha28 / roham /
aaa-sss آفلاین


کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 3187
عضویت: 14 /5 /1391
تشکرها : 945
تشکر شده : 1391
***** جوک ******
دختر خاله ام معلّم بود. می گفت یه بار تو امتحان جغرافیا سؤال دادم:
"آیا می دانید طولانی ترین رود ایران چه نام دارد؟"
یه شاگرد هم تو ورقه اش نوشته بود "بله".

به دختر عموم می گم تو مهد چی یاد گرفتین؟ می گه حدیث! می گم یکی شو بگو ببینم. می
گه: النکاح سنتی!

می ری زن بگیری می گن خونه داری؟ می ری مسکن مهر ثبتنام کنی می گن زن داری؟
!

پسره اومده رو صندلی اتوبوس قسمت مردونه شماره موبایلشو مینویسه...

طرف رفته خواستگاری، بهش گفتن آدرس پروفايل فيسبوكت رو بده بيايیم تحقيق!


رفتم شلوار بخرم می گم کجاییه؟ می گه ایتالیاییه. می گم چرا پرچم ایران داره پس؟
میگه دِ! این پرچم ایتالیاست! می گم پس این الله وسطش چیه؟ می گه برای ایران زدن
دیگه!

بالای خودپرداز اخطاريه چسبوندن: به علت كلاهبرداریهای انجام شده از افراد بي
سواد، از اين افراد تقاضا مي شود كارت خود را به ديگران جهت برداشت يارانهها
واگذار نكنند!

امضای کاربر :

نگاه
خداوند
همیشه
به اندیشه های من است
نه
به بخشش دروغینم
کمی باید اندیشه ها را شست
جوری دیگر باید نوشت
انسانیت را




چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 14:36
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از aaa-sss به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin / shazdekuchulu / raha28 / roham /
shazdekuchulu آفلاین


کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 1200
عضویت: 5 /6 /1391
محل زندگی: تهران
تشکرها : 1088
تشکر شده : 837
***** جوک ******

امضای کاربر : بچه فال فروشی را پرسیدم چه میکنی؟
گفت به انان که در امروز خود مانده اند فردا می فروشم
چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 14:55
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از shazdekuchulu به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: roham /
aaa-sss آفلاین


کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 3187
عضویت: 14 /5 /1391
تشکرها : 945
تشکر شده : 1391
***** جوک ******
شما جوک ندارین ؟؟؟

امضای کاربر :

نگاه
خداوند
همیشه
به اندیشه های من است
نه
به بخشش دروغینم
کمی باید اندیشه ها را شست
جوری دیگر باید نوشت
انسانیت را




چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 15:06
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از aaa-sss به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: roham /
setareh آفلاین


کاربر حرفه ای
ارسال‌ها : 2832
عضویت: 17 /5 /1391
سن: 22
تشکرها : 382
تشکر شده : 1120
***** جوک ******
خیلی باحال بودن ممنون

امضای کاربر : انکه میروند نمیفهمد اما انکه بدرقه میکند خوب میداند کاسه ی اب معجزه نمیکند.
چهارشنبه 08 شهریور 1391 - 15:10
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از setareh به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: roham /
raha28 آفلاین


كاربر نيمه حرفه ای
ارسال‌ها : 871
عضویت: 21 /5 /1391
محل زندگی: ساری
سن: 17
تشکرها : 135
تشکر شده : 299
***** جوک ******
توجه...توجه....
ممنون از لیلا جون برا برقراری این تاپیک...
دوستان اینجا فقط جوک بزارید...برای تشکر پست اسپم ندید..کلید تشکر رو برا همین روزا گزاشتن..
لطفا تو هر پست فقط یه دونه جوک کوتاه نزارین.......
همین دیگه....اهم اوهم...



یه روز مسابقه میذارن بین سه نفر به هر کدوم یه کامیون موز میدن با یه میمون میگن ببینیم کی میتونه میمونو به حرف بیاره اولی همه ی موزو میده به میمون ،میمون حرف نمیزنه .دومی نصف موز ها رو خودش میخوره بقیشو میده به میمون ،میمونه حرف نمیزنه.سومی شروع میکنه به خوردن میمونه هی منتظر میشینه میبینه نه یارو همه ی موزها رو خورد موز آخری رو که بر میداره میمونه میگه جون مادرت اون یدونه رو بده به من.

***

یه بار یه یارویی رو میفرستن جنگ به یه دستش شمشیرو سپر میدن به دست دیگش هم نیزه .
یارو میره بعد از چند ساعت با صورت خونیین و مالین برمیگرده بهش میگن چرا صورتت این شکلی شده ؟میگه:آخه دستام پر بود داشتم با دندونام میجنگیدم.

****

دعای حیف نون :
خدایا به خاطر تمام چیز هایی که دادی
ندادی
دادی پس گرفتی
ندادی بعدا میخوای بدی
دادی بعدا میخوای پس بگیری
ندادی میگی دادی
اصلا نمیخوای بدی
نداده بودی فکر کردی دادی
نمیدی هی میگی میدم ، شکرت !

امضای کاربر :
رمان در حال تایپ خودمـــــــــــــ:
اخرین برگ سرنوشت |raha28 کاربر انجمن


قسمتی از دیالوگ ماندگار پرویز پرستویی در فیلم مارمولک :

شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد
اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ...
و این قدر به فكر راه های دررو نباشید ... !!
خدا كه فقط متعلق به آدم های خوب نیست
خدا، خدای آدم های خلافكار هم هست
فقط خود خداست كه بین بندگانش فرقی نمیگذارد
او: اند ِ لطافت
اند ِ‌ بخشش
اند ِ بیخیال شدن
اند ِ چشم پوشی و رفاقت است
پنجشنبه 16 شهریور 1391 - 16:11
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از raha28 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: roham / aaa-sss /
raha28 آفلاین


كاربر نيمه حرفه ای
ارسال‌ها : 871
عضویت: 21 /5 /1391
محل زندگی: ساری
سن: 17
تشکرها : 135
تشکر شده : 299
***** جوک ******
ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه . دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالا پایین پریدن . دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید . دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده . یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب...
.
.
.
یکی از رفقا سوغاتی شورت 40 دلاری واسم آورده!
موندم میخوام برم عروسی، رو شلوار بپوشمش یا زیر!
.
.
.
با این وضعی که من میبینم چند سال دیگه
دو تا پسر دارن حرف میزنن
رضا : علی جون ابرو هاتو خیلی ناز برداشتی
علی : قربونت برم الهی ، پیش همون آقا کریم رفتم
رضا : کریم ،کدوم کریم ؟
... علی: بابا کریم بلونده . همون آرایشگره که موهاشو مش استخونی میکنه
دو تا دختر دارن حرف میزنن
ژیلا : مرجان به اون سیبیل زنونت قسم وقتی لیلا اسمتو آورد می خواستم با چاقودسته شاخیه دو تیکه اش کنم
مرجان : ای ول بابا خیلی خانومی ، ولی ولش کن اینها مرام ندارن . سگو نباس با چاقو زد ....

.
.
.
یکی از حسرت های بچگیم خون دماغ شدن بود ! خیلی حس و ژست باکلاسی بود . . . همه بهت توجه می کردن در حد شهید زنده !

.
ننه بزرگم میگه دختر پسری که همدیگه رو دوست داشته باشن بهم محرمن؛ صیغه و اینا هم دیگه نمیخاد ...
اصن مرجع تقلیده منه به قرعان
.
.
.
ﻣﯿﮕﻦ ﺗﻮ ﺑﻬﺸﺖ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻏﻬﺎ
ﺗﺎ ﺁﺩﻡ ﻣﺠﺮﺩ ﯾﺎ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻣﯿﭙﺮﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﻫﯿﺘﺎﺑﻪ
.
.
.
از قلبم پرسيدم:چه کنم وقتى دلم تنگ است و دستم کوتاه؟
جواب داد:من کارم خونرسانى به بدنه،از من شرو ور نپرس!!
.
.
.
تلویزیون داره میگه :
جوونا باید مسیر زندگیشونو مشخص کنن تا موفق بشن ...
یهو مامانم برگشته میگه :
مسیرشون مشخصه دیگه ...
اینترنت ..آشپزخونه...
اینترنت...دستشویی...
اینترنت...تخت خواب ...!!!
.
.
.


امضای کاربر :
رمان در حال تایپ خودمـــــــــــــ:
اخرین برگ سرنوشت |raha28 کاربر انجمن


قسمتی از دیالوگ ماندگار پرویز پرستویی در فیلم مارمولک :

شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد
اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ...
و این قدر به فكر راه های دررو نباشید ... !!
خدا كه فقط متعلق به آدم های خوب نیست
خدا، خدای آدم های خلافكار هم هست
فقط خود خداست كه بین بندگانش فرقی نمیگذارد
او: اند ِ لطافت
اند ِ‌ بخشش
اند ِ بیخیال شدن
اند ِ چشم پوشی و رفاقت است
پنجشنبه 16 شهریور 1391 - 16:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از raha28 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: roham / aaa-sss /
raha28 آفلاین


كاربر نيمه حرفه ای
ارسال‌ها : 871
عضویت: 21 /5 /1391
محل زندگی: ساری
سن: 17
تشکرها : 135
تشکر شده : 299
***** جوک ******
تو اتوبوس نشستم با راننده گرم گرفتم ازم پرسيد چي خوندي؟
گفتم: كامپيوتر
گفت ميتوني يه سي دي آهنگهاي باحال واسم بزني :-s
.
.
.

مجردا دو دسته لباس دارند:


1) کثیف
2)کثیف ِ قابل پوشیدن
.
.
.

شانس ما همیشه تو سینما یا تئاتر
صندلی جلویی یه خانومی نشسته که موهاشو اندازه گنبد امام زاده داوود بالا برده
.
.
.

آگهی تبلیغاتی پخش میکنه ، میگه ، مهاجرت به آمریکا "فقط" با 500 هزار دلار
دلم میخواد برم یقه اون مجری رو بگیرم بگم لامصب برداشتت از کلمه فقط چیه ؟
.
.
.
غضنفر به نامزدش اس ام اس می ده: عزیزم! من تا ۱۰ دقیقه دیگه میام پیشت. اگه نیومدم اس ام اس رو دوباره بخون!
.
.
.
فقط یه ایرانی می تونه بره به یک مسافرت چند روزه برای استراحت... بعد از بازگشت هم چند روز بخوابه برای اون چند روز استراحت!
.
.
.

پسر خاله : یه روز رفتم نونوایی ...
نونوا گفت هر کسی اومد
بگو پشت سرت وا نسه
نون نمی رسه
منم هر کی اومد
... گفتم بیا جلوی من واسا
پشت سرم نون نمی رسه ... !
.
.
.
خدایا نمی شد پشه هم مثل مورچه بره کار کنه خسته بشه بکپه یه گوشه...
.
.
.

دانشمندان شهر غضنفر اینا کشف کردند
“انسان هایی که بیشتر عمر می کنند دیرتر می میرند” !
.
.
.
خر کردن چیست ؟
ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرد ، برای انجام کاری احمقانه !
.
.
.
ضرب المثل جدید
“نه خوردیم نون گندم ، نه دیدیم دست مردم” !
.
.
.
در سه حالت میتونی برای “دیگران” مهم باشی :
۱٫خوشگل باشی
۲٫پولدار یا مشهور باشی
۳٫بمیری !
.
.
.
غضنفر می ره عیادت مادرزنش. می پرسه “بهتری؟”
مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”
غضنفر می گه: “انشاالله اون هم قطع می شه!”
.
.
.
یادم آید روز دیرین
خوب وشیرین
اول ترم
وقت بسیار درس اندک …
حال اینک روز آخر
روز تلخ امتحانات
آخر ترم
وقت اندک
درس بسیار ، درس بسیار ، درس بسیار !
.
.
.
غضنفر میره رستوران میگه : جوجه دارین ؟
گارسون : آره
میگه : دونش بدین نمیره !
.
.
.
به غضنفر میگن چرا خودکشی کردی؟ افسرده‌ای؟
میگه نه بابا، خوبم، می‌خواستم تو اوج خداحافظی کنم !
.
.
.
میگن : تنبلی مادر همه عادت ‌های بد ماست !
ولی خب به ‌هرحال مادره و احترامش واجبه !

امضای کاربر :
رمان در حال تایپ خودمـــــــــــــ:
اخرین برگ سرنوشت |raha28 کاربر انجمن


قسمتی از دیالوگ ماندگار پرویز پرستویی در فیلم مارمولک :

شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد
اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ...
و این قدر به فكر راه های دررو نباشید ... !!
خدا كه فقط متعلق به آدم های خوب نیست
خدا، خدای آدم های خلافكار هم هست
فقط خود خداست كه بین بندگانش فرقی نمیگذارد
او: اند ِ لطافت
اند ِ‌ بخشش
اند ِ بیخیال شدن
اند ِ چشم پوشی و رفاقت است
پنجشنبه 16 شهریور 1391 - 16:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از raha28 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: roham / aaa-sss /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group